یادگرفتن سلام
چند روز بود که کلمه سلام را با ویانا و ایلیا کار می کردیم و ازشون می خواستیم تا همدیگر را می بینیم سلام کنیم ولی بچه ها بیشتر سرشان را تکان می دادند و یا می گفتند اَلام تا اینکه امروز صبح ویانا تا برادرش از خواب بلند شد رفت پیشش و بوسش کرد و بهش گفت سلام بعد مامانی زنگ خانه را زد چون مثل هر روز صبح برای نگهداری از بچه ها می آمد و ما به ایلیا گفتیم که شما هم به مامانی بگو و ایلیا گفت مامانی سلام و بعد دوباره شروع به تکان دادن سرش به حالت سلام کرد دیدن این لحظه برای من و باباشون خیلی لذت داشت ...