آبله مرغان گرفتن ایلیا
امروز از مهد کودک با من تماس گرفتند و گفتند بیایید و ایلیا را ببرید وقتی پرسیدم چرا گفتند بیایید به شما میگویم دلم دگرگون شد پرسیدم چی شده گفتند نگران نشو آبله مرغان گرفته ، گفتم زودتر می گفتید دلم ریخت، خلاصه تا از محل کارم پاسداران به بچه ها برسم مامانم زودتر رفت و بچه ها را به خانه برد چون از مهد هم زودتر به مامانی بچه ها زنگ زده بودند اینطور که معلوم است دفعه پیش برای هم ایلیا و هم ویانا آبله مرغان نبوده است متاسفانه من با مسئولیتی که در پروژه جدید شرکتمان گرفته بودم و این روز ها جلسات اولیه پروزه بود نمی توانستم مرخصی بگیرم و زحمت نگهداری ایلیا هم مثل ویانا به عهده مامانم افتاد ...