ایلیاایلیا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ایلیا و ویانا

ایلیای دو سال و 4 ماهه

عزیزهای دل مامان روز به روز بیشتر خوش زبانی میکنند: میخوام بجوَم من ذرت میخوام آجی بر نداره چاقوِ ،دستم زخم نشه بابا اَحید کجا رفته ، ماموریَت ، شیاز یعنی شیراز نریزه از دستم - نیفتم - مامان کجا رفتی آجی بردارم آره مال من اِلفِل بریزم نخوریها یعنی فلفل بریزم شکمم باد کرد میخوام صبونه درست کن یعنی صبحانه بریم استخر توپ ، تیاژه یعنی تیراژه بابا کُتُرُل بده من ماشین گنده راه ببرم یعنی کنترل ماشین ایانا کجایی، اتاقی، بریم آب بازی یعنی ویانا آقای دامداری شما نمیخواد پیاده شی یعنی نامداری قبلا میگفت نامدایی من نازدونه هستم ویانا شاهدونه باشه آجی تو لخت شدی موتور سوار بشم برم پیش آقا پلیسِ...
21 خرداد 1391
1