ایلیاایلیا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

ایلیا و ویانا

جملات در 2 سال و یک ماهگی

1390/12/21 10:13
نویسنده : ملیکا
370 بازدید
اشتراک گذاری

الو سلام اوبی بچه ها اوبَن یعنی سلام خوبی بچه ها خوبن

سلام آقای ابرایمی یعنی سلام آقای ابراهیمی

مِساکم و بزنم یعنی مسواکم را بزنم

آشالا را من ببرم یعنی آشغالها را من ببرم

مامانی لُفَأ شیر بده یعنی مامانی لطفأ شیر بده

عِفان خریده یعنی عرفان خریده

بابا سلام اَسته نباشی یعنی بابا سلام خسته نباشی

آقا داوود بیشین موچه ببین یعنی آقا داوود بشین مورچه ببین

اَیید بریم تو اتاق یعنی وحید بریم تو اتاق

بذار با مامان صُبَت کنم بابا یعنی بگذار با مامان صحبت کنم بابا

صدای لباشوییِ آره یعنی صدای لباس شویی آره مامان

مِدا بده بِویسَم یعنی مداد بده بنویسم

کِبیت بزنم یعنی کبریت بزنم

پیش گوشی باز کنم یعنی با پیچ گوشتی باز کنم

خاله دنده عَبَق بریم پاک کنم یعنی خاله دنده عقب بریم پارک کنم

بابا مَدِسه بودی یعنی بابا مدرسه بودی (چون بابا کیف دستش بود)

****

آقا داوود کجایی - بابا ماشین گنده آهان کامیونِ - عشق من

مامان سُس بریزم رو سالاد - آبجی جونم بیا پیش من -

عباس آقا بستنی می خوام - اَهی کردم مبارک مبارک - 

مامان جونم بیا بوست کنم - شمع تولد بگیریم عکس بگیریم

مامان اشتباه پوشیدم - ببینم قشنگ شده عکسم

قرآن مامانیِ باشه بُخونَم - خیلی ممنون آقا

مامان جون من اینجا نماز بخونم - جیبم پول ندارم

خاله ماشین روشن کنم در ببند دنده بزنم

مامان سوار شو ، بِرم شیر بخرم -

جواب نمیده باهاش کاری ندارم منو عصبانی میکنه (وقتی تلفنی صحبت میکنه)

آجی بشین بریم گردش (وقتی ویانا داخل ماشینشون روی پای ایلیا نشسته)

جیش کردی ماشالله (ایلیا در دستشویی به خواهرش گفت) 

در ماشین باز کنم (وقتی ایلیا با دزدگیر در ماشین را براحتی باز و بسته میکند)

کالسکه سواری هم مزه ای داره

با هم داریم گربه می بینیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)