ایلیا و دوستش آریو
ایلیاو آریو همدیگر رو خیلی دوست دارند ولی مرتب دارن با هم کَل کَل می کنند
و در مورد ماشینهاشون با هم بحث می کنند چند رور بود آریو مهد نیومده بود از
طرفی ایلیا هم 2 روز بود که تب داشت و نیومده بود صبح روزی که با هم اومدیم
مهد کودک ،من با دوقلوهام رفتم بالا بعد از ما آریو رسید که در سالن غذا خوری
ایلیا و آریو وقتی همدیگر را دیدند همدیگر را صدا کردند و دویدن به سمت همدیگه
و با هم روبوسی کردند ما فهمیدیم که این 2 تا همدیگر رو خیلی دوست دارند و
از دوری هم ناراحت بودند حتی دعواهای آنها هم از زیادی دوست داشتنشون است.