حرفها و کارهای ایلیای 19ماهه
ایلیا کوچولوی ما با آهنگ باباکرم و سوسن خانم که خواهرش خیلی دوست داره میرقصه
ایلیا دوست داره همش از صندلی و کانتر بالا بره جدیدا دیگه پاهاش را میذاره روی جای
ضرب باباش و میره رو میز ناهارخوری هفته پیش هم که خونه مامانی بودیم مامانیش
گفت که از روی صندلی رفت روی میز ناهار خوری
دستش هم دیگه به دستگیره در میرسه و مامانی میگفت یه روز یک لحظه برگشتم دیدم
در را باز کرده و رفته بیرون جلوی نرده ها
دوست داره کلید رو در بندازه و همش به کلید میگه کیلو کیلو
بلد شده مثل خواهرش یه توپ دارم قلقلی را با اشاره و تیکه تیکه میخونه
میتونه بگه بالا پول الله قاقا دایی که خیلی زودتر از اینها میگفت
وقتی میگه صلوات بفرست میگه ال هم مد و ا مد و سرش را تکان میده
با پیچ گوشتی پیچ باز و بسته میکنه و دوست داره در کیف باباش را باز کنه و خالیش کنه
عاشق تلفن صحبت کردن مخصوصا با بابا و داییش است
دستش به دکمه پایین ماکرو فر میرسه و میره همش روشنش میکنه
میره سراغ لوازم آرایش مامانش و خراب کاری میکنه دوست داره رژ لب بزنه
مثل ما عطر و اتکلن به خودش میزنه و اسپری به زیر بغلش میزنه
هر جا قران را میبینه میره بر میداره و شروع به خواندن میکنه و موقع نماز جدیدا دیگه
کاملتر نماز میخونه و زیر لب زمزمه میکنه و دستهاش را بغل گوشش تکان میده و مثل
خواهرش دلش میخواد چادر رو سرش بندازه
شکلهای روی واکرش را کاملا درست سر جاش میندازه و تشخیص میده
دیگه نمیذاره پوشکش کنی و هر وقت جیش داره میگه و میره رو توالت فرنگیش میشینه
البته بیشتر دوست داره بره تو دستشویی و ایستاده جیش کنه
هم ایلیا و هم خواهرش اگر تو پوشکشون پی پی کنند پوشک را باز میکنند و میگن اه اه
عاشق خوردن ماکارانی و پلو است و به قول خودشون بوف بوف البته با ماست
دوست داره چنگاه و قاشق دستش بگیره و چیزی را که بخواد میگه اینو اینو
عاشق حمام کردن است و میگه حمو حمو و عاشق رو کانتر نشستن و میگه بالا
قاب عکسها را نگاه میکنه و یکی یکی میگه مامان بابا دادا من بابازرگ دایی
هر وقت میخواد سوار ماشین بشه سوئیچ را بر میداره و میگه قان قان قان قان
وقتی چیزی را میخواد میگه من من و صدا میکنه مامان اگر توجه نکنی با حرص و
کشیدن صدا میگه مامان و همین طور به باباش
خلاصه ما رو کشته دیگه